بازگشت
داشتم وبلاگ احسان رو می خوندم که یه دفعه احساس کردم چقدر دلم می خواد بنویسم دوباره! خواستم یه کامنت بذارم که یادم افتاد چراغی که به منزل رواست به مسجد (وبلاگ احسان!) حرومه! خلاصه اینجوری شد که این طوری شد!
البته ناگفته نمونه که نوشته های کامبیز هم بر سر حال آوردن من بی تاثیر نبوده!
فعلا عرضی نیست دیگه!
پ.ن. من اخیرا متوجه شدم که دیکتهء کلمه ها داره کم کم یادم میره! «عرض» رو توی جملهء بالا کلی فکر کردم تا یادم اومد چطوری باید نوشت. فرهنگ لغت رو واسه همین می خواستم همرام بیارم که متاسفانه موقع فرایت کردن بارم اضافه اومد و بعدا هم فراموش کردم بَرش دارم.
تعداد ÙظرÙا: 2
تÙسط Ehsan ...
ٌWB!
لطفا ولی بنویس دیگه، یک هو دوباره ناپدید نشوی
;-)
تÙسط Kambiz Malakooti ...
آقا قربون مرامت
:D
این بلاگ اسپات خراب بود چند روز نمی تونستم بیام ارذ عدب کنم
خلاسه خیلی چاکریم
Post a Comment
<< Home