Sunday, June 25, 2006

روز سوم

تا حالا آخوند دلال - یا هر چی دیگه که اسمش هست! - دیدید؟
یکیشون دوستِ خواهر منه!

Friday, June 23, 2006

روز اول

گرما، دود، ترافیک، بوق، فیلترینگ، ...! دلم برای استکهلم تنگ شده!

Wednesday, June 21, 2006

ایران

من فردا دارم برای حدود یک ماه میرم ایران. زمان خوبی برای ایران رفتن - یا در واقع ترک استکهلم! - نیست، ترجیح می دادم پاییز برم. به هر حال فعلا بدرود استکهلم!

بعضی اوقات دوستان یه حالهایی به آدم می دن که حس می کنم بیشتر از چیزیه که می تونم هضم کنم! آدم غافلگیر میشه و یه چند ساعتی وقت لازم داره تا به حال طبیعی در بیاد. احساس خوبیه به هر حال. دست حاجی درد نکنه، ایشالا عروسی بچه اش! (;

Friday, June 02, 2006

زبان

با هم فارسی، انگلیسی، سوئدی و آلمانی صحبت می کنیم ولی همچنان منظور هم رو نمی فهمیم!