ارتباط کارتونی

برنامهء کودک و نوجوان تلویزیون ایران (IRIB) یه کانالی شده برای ارتباط بین نسل ها.
امروز صبح داشتم کانال 2 رو نگاه می کردم که دیدم داره «کُزت» رو می ذاره! خیلی باحاله، از 4 ساله تا 40 ساله همه در زمینهء خاطراتشون از کاراکترهای کارتونی اشتراک قابل توجهی دارند. بازم خوبه به یه دردی خورد!

این لینک رو هم یکی از بروبکس چندوقت پیش فرستاد. عکس های مختلف از همون کانال ارتباطیه.

دوران باحالی بود بچگی، گر چه که حوصله ندارم دوباره برگردم به اون دوران!

نگاه به گذشته

این جمله رو تا حالا از خیلی ها شنیدم که «من هیچوقت نسبت به کارهایی که در گذشته کردم احساس پشیمونی ندارم.» با این توجیه که «توی اون شرایط حتما کار درستی بوده». ملت این رو واقعا به خاطر ایمان به کاری که انجام دادن می گن یا بخاطر فرار از افسوس دردناکی که با پذیرفتن اون اشتباه در درونشون ممکنه بوجود بیاد؟

Come Closer

چند هفته پیش (April 7) اولین آلبوم انگیسی Tarkan به اسم Come Closer اومد به بازار. راستش من خیلی با این آلبوم دارم حال می کنم. کلا از سبکی که Tarkan می خونه خوشم میاد و یه جوری امضاش پای این آلبوم هم هست. با اینکه می تونم بگم آهنگ Bounce ش برای من سوگولی آلبوم محسوب میشه، ولی نمی گم! بیشتر آهنگ ها ردیفند خداییش. یادم رفت بگم که آهنگ Bounce یه ماه قبل از خود آلبوم به عنوان Single بیرون اومده بود(واضحه دیگه!).

موزیک ویدئوی Bounce رو توی «وبگردی»هام گذاشته بودم. یه بار دیگه هم اینجا تکرارش می کنم.



این سایت رو هم ملت طرفدار (کل پرستیژ کار رو می گیره وقتی بجای fan می نویسم «طرفدار»!) برای این آلبوم درست کردند.

خود آلبوم رو هم می تونید از اینجا دانلود کنید.

همزبان

اینکه یه ملت دیگه ای هم باشند که به زبان مادری آدم صحبت کنند خیلی احساس خوبی داره. احساسی که ما معمولا کم تجربه می کنیم!

البته یه بار توی رستوران دانشگاه با یه نفر آشنا شدم که تاجیک بود، ولی نمی دونم چرا باش فارسی صحبت نکردم! حتی راجع به تفاوت کلمه ها توی فارسیی که ما صحبت می کنیم و فارسی اونا هم گپ زدیم ولی اصلا حواسم نبود که اونا هم فارسی صحبت می کنند! D:

توی سایت YouTube یه سری موزیک ویدئوی تاجیک پیدا کردم. خیلی بامزه - یا به قول حاج احسان «با نمک» - هستند:

موزیک ویدئو 1
موزیک ویدئو 2
موزیک ویدئو 3
موزیک ویدئو 4
موزیک ویدئو 5
موزیک ویدئو 6
موزیک ویدئو 7

شبهای یواشکی

بلند شدن روزها سیستم اینجا رو خیلی باحال کرده. شب که مثلا حدود ساعت 10 میری پارتیی جایی هوا روشنه، 3 هم که بر می گردی باز هوا روشنه! حالا پیدا کنید پرتقال فروش را!

Move

Sometimes you just need to turn the page. It's a lot of pain, though.

پیام

چرا ملت فکر می کنند پشت هر اثر هنری یه پیامی باید نهفته باشه و یه منظور خاصی باید نشون داده بشه؟

بی حوصله گی

به دوستام می گم امروز حوصله ندارم، یکیشون میگه چهارشنبه بیا بریم فلان جا، اون یکی برای جمعه برنامه می ریزه، یکی دیگه هم برای شنبه دعوت می کنه پارتی!

آقا جان من امروز حوصله ندارم!!!

Ne-Yo - So Sick

پیوست

وقتی می گم از یه آهنگی خوشم میاد، نمی دونم از خود آهنگ خوشم میاد یا از خاطراتی که به یادم میاره!

حوا

آدم به جرم خوردن گندم
با حوا
شد رانده از بهشت
اما چه غم
حوا خودش بهشت است.

«عمران صلاحی»

رکود

چند وقتیه که ننوشتم ولی مشکلی نیست، فقط نوشتنم نمیاد!
هوا بدفرم بهاری شده، دیروز با تی شرت رفتم بیرون (در مقیاس استکهلم این رو بخونید که 1 ماه پیش هم یه برفی اومد!) کلی حال کردم از هوا. طبیعت داره زنده میشه، درختها تازه شکوفه زدند، روی زمین گل های ریز در اومده، از این جنگل دم خونه صدای خوندن پرنده ها میاد و خلاصه حالی به حولی.
حالا خداییش، آدم توی این هوا می تونه بشینه بنویسه؟ ای ول، برای همین فعلا مشغول امور دنیوی هستم D: بهاره دیگه، چه میشه کرد.

یه خوبیی که این جا داره اینه که چهار متر به چهار متر یه دریاچه ای چیزی هست، دیروز با بروبکس بساط رو بردیم دم دریاچه و یه گریلی زدیم. طبیعت اینجا یه جوری به چشم حال میده که آدم امور دنیوی رو هم گاهی فراموش می کنه! کنار آب، دم غروب و آسمون نارنجی، چند تا قو هم توی آب و گریل و نوشیدنی و (...). از درس هم خیری نیست و 3 هفته دیگه دو تا امتحان دارم.

از اخبار بیات بگم که در راستای همون جشنی که روز اول May اینجا می گیرند (Valborg) ما هم با حاجی و چند تا دیگه از دوستان رفتیم Uppsala که یه شهر دانشجوییه در شمال استکلهم. حدود 200000 نفر جمعیت داره و طبق شنیده ها یک چهارمشون دانشجو هستند.
دو روزی که اونجا بودیم کلی حال کردیم. هیچ کس رو هوشیار نمی دیدی توی خیابون اصلا! از 9 صبح ملت توی خیابون در حال نوشیدن بودن تا آخر شب. از این کلاب به اون کلاب، همه هم تیریپ دانشجو، اصلا خدا بود. یه سری از عکسهاش رو اینجا می تونید ببینید. و اینجا هم عکس هاییه که خودشون می گیرند هر سال.
اگه سوئد هستید و تاحالا نرفتید سال دیگه حتما برید که از دستتون رفته.

فعلا برم به کارهام برسم دیگه.